خروجی سیاهچالههای ۴۱ ساله
Jul 14, 2020 ·
8m 21s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
معنای «هیچ چیزی سر جایش نیست»
در جامعهشناسی اصلی وجود دارد که آن را باید آینهای مقابل شرایط کنونی حاکمیت و دولت آخوندی از یکطرف و وضعیت اجتماعی ایران از طرف دیگر دانست. این اصل میگوید: «یکی از مراحل انقلابهای بزرگ اجتماعی این است که پایینیها هر چه درخواست میکنند، بالاییها نمیتوانند حل کنند؛ حتی اگر بخواهند».
ایران کنونی دقیقاً به چنین مرحلهای رسیده است. مرحلهای که خرابی حد گذرانده، بنبست به بازگشتناپذیری انجامیده و گشایش در چشمانداز حاکمیت یا همان بالاییها محلی از اعراب ندارد و «هیچ چیزی سر جایش نیست:
«مسؤلان دولتی هیچ ایدهای برای مهار این بحران ندارند... هیچ چیز سر جای خودش نیست و حساب و کتابی وجود ندارد». (روزنامه جهان صنعت، ۲۳تیر ۹۹)
بحرانیترین وضعیت در ۴۱سال گذشته
حاکمیت و دولت آخوندی بهدلیل یکهتازی سیاست انحصاری در قدرت سیاسی و چپاول اقتصادی، به بحرانیترین وضعیت قابل تصور رسیده است. بحرانی که با معیشت یعنی با سفره و آب و نان مردم عجین گشته است. اکنون سیاست و کیفیت کارآمدی حاکمیت و دولت آخوندها را میتوان در سبد کالای مردم ایران مشاهده نمود. بیکفایتی توأم با قدرتپرستی و غارتگری، حد گذرانده و کار مردم به بود و نبود نفس و نان کشیده است.
اکنون چنین وضعیتی به طرح «فروپاشی امر سیاسی» در رسانههای حکومتی راه برده است. یکی از نمونههای آن را در روزنامه جهان صنعت به تاریخ ۲۳تیر ۹۹ شاهدیم. زیرساخت فاسد قدرت در جمهوری اسلامی آنقدر عیان است که یکی از سرچشمههای آن نمایشاتی تحت عنوان انتخابات است. این روزنامه اعتراف کرده است که هر نمایش انتخاباتی، سکویی برای در پیش گرفتن «راه دیگر» در جهت منافع شخصی و گروهی از جانب نمایندگان مجلس و ریاست جمهوریها بوده و هست. یعنی اعتراف به یک ساختار ملوکالطوایفی برای سلطهٔ بیشتر جهت رسیدن به چپاول بیشتر. حالا اما بهدلیل تراکم فساد در درون حکومت، تمام این مسیرهای طی شده به «فروپاشی امر سیاسی» انجامیده است. دقت کنید:
«مردم در انتخابات مجلس و یا ریاستجمهوری افرادی را انتخاب میکنند که پس از انتخاب شدن راه دیگری را در پیش میگیرند و مطالبات مردم را نمایندگی نمیکنند. در نتیجه ما با فروپاشی امر سیاسی مواجه شدهایم».
خروجیهای سیاهچالهها
چپاول نجومی مردم برای دمیدن در سیاهچالههای سوریه و عراق و لبنان و یمن و ونزوئلا ــ و اخیراً چین ــ باعث شده است که کمکم طبقات اقتصادی نیز در ایران از بین بروند و یک جامعهٔ بیطبقهٔ فقیران رشد تصاعدی کند! اکنون درِ کلانفسادهای سیاسی و اقتصادی با تختهٔ حداکثر خط فقر جامعهٔ ایران با هم چفت شدهاند! حاصل آنکه بهطور طبیعی علاوه بر سربازگیری برای ارتش گرسنگان، چشمانداز ظهور رهبری یک جنبش ضدطبقاتی را آدرس میدهد. این است خروجی سیاهچالههای جمهوری اسلامی:
«در حال حاضر مسئولان خط فقر را ۹میلیون تومان اعلام کردهاند؛ اما آیا کارگری هست که ۹میلیون تومان حقوق بگیرد؟... دیگر طبقه وسطی وجود ندارد؛ بلکه تمام اقشار جامعه نان برای خوردن ندارند. در آینده طبقه مرفه جامعه نیز به اعتراضات اضافه خواهد شد و این اعتراضها از دل همین طبقات، رهبری پیدا میکند». (روزنامه جهان صنعت، ۲۳تیر ۹۹)
خروجیهای ۴۱سال قتلعام دموکراسی و پاسخگو نبودن
یکی از خروجیهای سیاهچالههای ۴۱ سالهٔ جمهوری اسلامی، اکنون جامعهیی است که باید آن را به شبکههای عظیم چاشنیهای انفجاری تشبیه نمود. از طرفی حاکمیت ولایت فقیه را باید عنصر ورشکستهای در نظر داشت که میداند تمام هستیاش در معرض انفجار شبکههای عظیم اجتماعی است، ولی کاری هم نمیتواند بکند. بنابراین چنین وضعیتی آدرس ناپایداری و غلیان مداوم میدهد. در خط مقدم چنین شبکهٔ انفجاری اجتماعی، خیل گرسنگان هر دم افزونشونده قرار دارند. ارتشی هراسانگیز که تجهیزات و لجستیکش، ارادهٔ بودن یا نبودن و نفس کشیدن نا نکشیدن است. ارتشی که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد. فقط جانش مانده است و غیرت و غرور انسانیاش. و این برای حاکمیتی سراپا فاسد و استثمارگر، بسیار هراسانگیز و خوفناک است. خامنهای و روحانی تا بن استخوان از این قدرت عظیم اجتماعی که مقابلشان شکل گرفته، هراسناکاند. تپش این هراس را خودیهای نظام شنیدهاند و مجبور شدهاند «شرط جلوگیری از شورش گرسنگان» تعیین کنند و به حاکمیت و دولت هشدار بدهند: .
«مردمی دچار فقر و بیکاری، به خیابانها کشانده میشوند. این دقیقاً معضلی است که دولتمردان از وقوعش میترسند... دولت بهخاطر چرخه اقتصادی، ملت را رها کرده، بعد از طغیان گرسنگان میترسد! پاسخگو نبودن مسؤلان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی طغیان گرسنگان است. در آینده اعتراضاتی رخ میدهد که دیگر جلوی مردم را نمیتوانیم بگیریم. ». . . (همان)
در جامعهشناسی اصلی وجود دارد که آن را باید آینهای مقابل شرایط کنونی حاکمیت و دولت آخوندی از یکطرف و وضعیت اجتماعی ایران از طرف دیگر دانست. این اصل میگوید: «یکی از مراحل انقلابهای بزرگ اجتماعی این است که پایینیها هر چه درخواست میکنند، بالاییها نمیتوانند حل کنند؛ حتی اگر بخواهند».
ایران کنونی دقیقاً به چنین مرحلهای رسیده است. مرحلهای که خرابی حد گذرانده، بنبست به بازگشتناپذیری انجامیده و گشایش در چشمانداز حاکمیت یا همان بالاییها محلی از اعراب ندارد و «هیچ چیزی سر جایش نیست:
«مسؤلان دولتی هیچ ایدهای برای مهار این بحران ندارند... هیچ چیز سر جای خودش نیست و حساب و کتابی وجود ندارد». (روزنامه جهان صنعت، ۲۳تیر ۹۹)
بحرانیترین وضعیت در ۴۱سال گذشته
حاکمیت و دولت آخوندی بهدلیل یکهتازی سیاست انحصاری در قدرت سیاسی و چپاول اقتصادی، به بحرانیترین وضعیت قابل تصور رسیده است. بحرانی که با معیشت یعنی با سفره و آب و نان مردم عجین گشته است. اکنون سیاست و کیفیت کارآمدی حاکمیت و دولت آخوندها را میتوان در سبد کالای مردم ایران مشاهده نمود. بیکفایتی توأم با قدرتپرستی و غارتگری، حد گذرانده و کار مردم به بود و نبود نفس و نان کشیده است.
اکنون چنین وضعیتی به طرح «فروپاشی امر سیاسی» در رسانههای حکومتی راه برده است. یکی از نمونههای آن را در روزنامه جهان صنعت به تاریخ ۲۳تیر ۹۹ شاهدیم. زیرساخت فاسد قدرت در جمهوری اسلامی آنقدر عیان است که یکی از سرچشمههای آن نمایشاتی تحت عنوان انتخابات است. این روزنامه اعتراف کرده است که هر نمایش انتخاباتی، سکویی برای در پیش گرفتن «راه دیگر» در جهت منافع شخصی و گروهی از جانب نمایندگان مجلس و ریاست جمهوریها بوده و هست. یعنی اعتراف به یک ساختار ملوکالطوایفی برای سلطهٔ بیشتر جهت رسیدن به چپاول بیشتر. حالا اما بهدلیل تراکم فساد در درون حکومت، تمام این مسیرهای طی شده به «فروپاشی امر سیاسی» انجامیده است. دقت کنید:
«مردم در انتخابات مجلس و یا ریاستجمهوری افرادی را انتخاب میکنند که پس از انتخاب شدن راه دیگری را در پیش میگیرند و مطالبات مردم را نمایندگی نمیکنند. در نتیجه ما با فروپاشی امر سیاسی مواجه شدهایم».
خروجیهای سیاهچالهها
چپاول نجومی مردم برای دمیدن در سیاهچالههای سوریه و عراق و لبنان و یمن و ونزوئلا ــ و اخیراً چین ــ باعث شده است که کمکم طبقات اقتصادی نیز در ایران از بین بروند و یک جامعهٔ بیطبقهٔ فقیران رشد تصاعدی کند! اکنون درِ کلانفسادهای سیاسی و اقتصادی با تختهٔ حداکثر خط فقر جامعهٔ ایران با هم چفت شدهاند! حاصل آنکه بهطور طبیعی علاوه بر سربازگیری برای ارتش گرسنگان، چشمانداز ظهور رهبری یک جنبش ضدطبقاتی را آدرس میدهد. این است خروجی سیاهچالههای جمهوری اسلامی:
«در حال حاضر مسئولان خط فقر را ۹میلیون تومان اعلام کردهاند؛ اما آیا کارگری هست که ۹میلیون تومان حقوق بگیرد؟... دیگر طبقه وسطی وجود ندارد؛ بلکه تمام اقشار جامعه نان برای خوردن ندارند. در آینده طبقه مرفه جامعه نیز به اعتراضات اضافه خواهد شد و این اعتراضها از دل همین طبقات، رهبری پیدا میکند». (روزنامه جهان صنعت، ۲۳تیر ۹۹)
خروجیهای ۴۱سال قتلعام دموکراسی و پاسخگو نبودن
یکی از خروجیهای سیاهچالههای ۴۱ سالهٔ جمهوری اسلامی، اکنون جامعهیی است که باید آن را به شبکههای عظیم چاشنیهای انفجاری تشبیه نمود. از طرفی حاکمیت ولایت فقیه را باید عنصر ورشکستهای در نظر داشت که میداند تمام هستیاش در معرض انفجار شبکههای عظیم اجتماعی است، ولی کاری هم نمیتواند بکند. بنابراین چنین وضعیتی آدرس ناپایداری و غلیان مداوم میدهد. در خط مقدم چنین شبکهٔ انفجاری اجتماعی، خیل گرسنگان هر دم افزونشونده قرار دارند. ارتشی هراسانگیز که تجهیزات و لجستیکش، ارادهٔ بودن یا نبودن و نفس کشیدن نا نکشیدن است. ارتشی که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد. فقط جانش مانده است و غیرت و غرور انسانیاش. و این برای حاکمیتی سراپا فاسد و استثمارگر، بسیار هراسانگیز و خوفناک است. خامنهای و روحانی تا بن استخوان از این قدرت عظیم اجتماعی که مقابلشان شکل گرفته، هراسناکاند. تپش این هراس را خودیهای نظام شنیدهاند و مجبور شدهاند «شرط جلوگیری از شورش گرسنگان» تعیین کنند و به حاکمیت و دولت هشدار بدهند: .
«مردمی دچار فقر و بیکاری، به خیابانها کشانده میشوند. این دقیقاً معضلی است که دولتمردان از وقوعش میترسند... دولت بهخاطر چرخه اقتصادی، ملت را رها کرده، بعد از طغیان گرسنگان میترسد! پاسخگو نبودن مسؤلان نسبت به مشکلات مردم از دلایل اصلی طغیان گرسنگان است. در آینده اعتراضاتی رخ میدهد که دیگر جلوی مردم را نمیتوانیم بگیریم. ». . . (همان)
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company