مریم رجوی آخوندهای ضدایرانی و ضداسلامی از گرداب بیماری و مرگی که برای مردم ایجاد کردهاند خلاصی نخواهند داشت
Apr 28, 2020 ·
40m 34s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
سلام و درود بر هموطنان عزیز،
ماه رمضان است؛ ماه تقوای رهاییبخش؛ برای صیقلزدن ارادهها و برای آمادگی هر چه افزونتر مجاهدین و مجاهدت آنها، در نبرد با دشمنان حیات و آزادی و حقوق مردم ایران.
ماه پرسش از گرسنگی و محرومیت فرودستان است؛ تا در پرتو عبادت روزهداری وجدان جامعه بشری از این رنج طولانی برانگیخته شود که بیعدالتی تا کی؟ گرسنگی تا کی؟ قربانی شدن مردم در بیماری و ناداری تا کی؟
بله، ماه پرسش از تیرهروزی بیپناهان است، از سرنوشت بیماران؛ از آنها که حذف و طرد گشته، به حاشیهها و بیغولهها رانده شدهاند.
از مردمی که حق داشتن سلامتی از آنها سلب شده است و از مردمی که حقشان برای زندگی آزاد و برابر، لگدمال عمامهداران وحشی و چپاولگر شده است.
در عینحال، رمضان ماه علی است؛ ماه پیشوای محرومان و ستمزدگان. ماه پیشوای عدالت و عدلگستری.
خود او درباره مفهوم عدالت گفته است: «وَالْعَدْلُ سَائِس عام»
یعنی عدل نگاهدارنده و نگهبان همگان یعنی کل جامعه و مردم و آیین همگانی است. اما آیین و عملکرد آخوندها درست در نقطه مقابل حضرت علی، بر ظلم و جنایت و چپاول است.
ماه رمضان، ماهی است که در آن آخوندهای حاکم هر چه بیشتر رسوا میشوند که چه بلایی بر سر تودههای مردم آوردهاند.
در آئینه رمضان، تصویر صاحبان و سرنشینان اتومبیلهای صدها هزار دلاری در برابر اکثریت عظیم و در حال گسترشی که در بیماری، فقر، گرسنگی و اختناق میسوزند، برجستهتر میشود.
تصویر سفرههای رنگارنگ یک اقلیت ناچیز در برابر سفرههای تهیشده دهها میلیون ایرانی غارت شده.
تصویر کاخها، ویلاها و زندگیهای شاهانه آخوند- میلیاردرهای منفور در مقابل حلبینشینهایی که آه در بساط ندارند.
مردمی که شغلی برای امرار معاش، مسکن مناسبی برای زیستن و دارو و درمانی برای خلاصی از بیماری ندارند. مردمی که با وجود شیوع کرونا، هر روزی که برای قوت لایموت و امرار معاش از خانه بیرون نروند، چیزی در سفره ندارند. گو اینکه خانههای تنگ و نمور و پرازدحامشان هم، جایی برای درامان ماندن از کرونا نیست.
چرا دچار این وضعیت شدهاند؟ چون آخوندهای حاکم، داراییها و حقوقی را که متعلق به مردم است، از آنها ربودهاند.
همچنانکه قرآن میگوید:
أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ
فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ
وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ
فَوَیْل لِلْمُصَلِّینَ
الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ
الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ
وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ
آیا دیدهیی آن را که به دین پیرایه و دروغ میبندد؟
او همانست که یتیم را میراند.
و بر غذا دادن به بینوا رغبت و ترغیب نمیکند
پس وای بر نمازگزاران،
آنان که در نمازشان در غفلتند و ریا میکنند.
و مانع و انحصارکننده منابع تولید و ثروتهای عموم مردمند.
پدر طالقانی در پرتوی از قرآن درباره مفهوم ماعون نوشت: «اگر نماز نمازگزاران، دور از ریا و مقرب به خدا باشد، باید بکوشند تا منابع زندگی و وسائل عمومی آن در دسترس همه واقع شود. باید حقوق مشروعه خلق را ادا کنند و باید چشمشان بهسوی خدا و دستشان برای دستگیری بینوایان و ستمزدگان باز باشد. اگر چنین بودند و خود را مسئول خلق میدانستند، نماز را در معنا و صورت بهپا داشتهاند، و گرنه، تنها ریاکارند؛ نه بپا دارنده نماز... ماعون به وضع و اقتضای طبیعی، برای انتفاع عموم است و آنچه آن را محدود و عموم را از بهرهبرداری محروم میدارد، همین مردمان مانع و متجاوزند.
پس برای برگشت به وضع اصلی و طبیعی که تعمیم منابع ثروت است، باید این مانعها برکنار شوند و دستشان کوتاه گردد»
بله باید دست غارتگران و ستمکاران حاکم را از حقوق مردم ایران کوتاه کرد. و باید حاکمیت بیداد و چپاول و استبداد را بهزیر کشید.
در حاکمیت آخوندی، رمضان هر سال، رمضان گرسنگی و محرومیت و اجبار برای اکثریت مردم بود. و حالا دردناکتر اینکه بهخاطر گسترش کرونا توسط آخوندها و دهها هزار قربانی آن، بیماری و داغ و درد هم بر آن افزوده شده است.
کرونا البته یک بیماری عالمگیر است. اما در ایران بهدلیل ولایت فقیه، بهدلیل یک رژیم ضدانسانی، ضداسلامی و ضدایرانی، موضوع متفاوت است.
همچنانکه مسعود گفت، نباید وضعیت و شرایط ایران و خطی را که رژیم در فاجعه کرونا در پیش گرفته با سایر کشورها مقایسه کرد. اینجا صحبت از مدل چینی یا اروپایی و آمریکایی، بیراهه رفتن است.
اینجا خط خامنهای و روحانی یک چیز بیشتر نیست: حفظ رژیم از خطر قیام. از اینرو عیناً مثل جنگ ضدمیهنی و مثل قتلعام زندانیان سیاسی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند. وزارت بهداشت همین رژیم پیشبینی کرده که تا پایان اردیبهشت تعداد مبتلایان میتواند تا یک میلیون و ۱۶۰هزار نفر افزایش پیدا کند.
با بیماران دردمندی که کف پیادهروها یا در اطراف بیمارستانها بهحال خود رها شدهاند، گورهای بیشمار، آمارهای هولناک کشتگان کرونا و تهدید گرسنگی و قحطی فراگیر، ارتش گرسنگان و حتی زنده بهگور کردن جوجههای گرسنه...
این وضعیت جامعه مضطرب ایران تحت حاکمیت یک رژیم ضدبشری است.
یک رژیم ضدبشری، با کارنامهی از اعمال ضدبشری
یک رژیم ضدبشری، با کارنامهی از اعمال ضدبشری در ۴۰سال گذشته و یک سیاست ضدبشری در حال حاضر.
در سال ۱۳۶۱، در جمعبندی نخستین سال مقاومت مسلحانه سراسری مسعود رجوی گفت: «ما رژیم خمینی را یک دیکتاتوری ضدبشری و دجال میشناسیم....چرا میگوییم خصلت ضدبشری؟ بهخاطر اینکه کلمات ضدخلقی و ضدانقلابی رسا نیستند. کلمه ضدخلقی و ضدانقلابی مال شاه بود. اما از موضع مادون سرمایهداری، یعنی از موضعی که خمینی حرکت میکند، با توجه به ابعاد جنایاتش، با توجه به اینکه واقعاً علیالدوام و از اساس کمر به هلاک حرث و نسل بسته، کلمه ”ضدبشری“ گویاتر است».
با این توصیف، حالا نگاه کنیم به آنچه که این رژیم از شروع حاکمیتاش تا امروز انجام داده است؛ حقیقتاً این فاجعهآفرینیها فقط با کلمه ضدبشری قابل توضیح است. این رژیم فقط سرکوب و غارت نکرده؛ بلکه منهدم کرده، سوزانده، خشکانده و ریشهکن کرده. این را در همه جا میشود دید: در محیطزیست، در اقتصاد، در اخلاق و فرهنگ جامعه، در آموزش، در زیربناها، در روستاها و شهرها، در منابع آب، در صنعت و کشاورزی و در بهداشت و درمان و بیمههای اجتماعی. بله همه جا را ویرانه و ویرانسرا کرده است.
۴۰سال حکومت آخوندها، بنیان بهداشت و سلامت و رفاه جامعه را بهمیزان زیادی از بین برده و جامعه و کشور ما را در دفاع از خود در برابر بیماریهای فراگیر ناتوان کرده است.
پنهانکاری و بیعملی رژیم، علت گسترش شتابان کرونا در ایران
وقتی ویروس کرونا به ایران سرایت کرد و اولین موارد درگذشت مبتلایان به بیماری مشاهده شد، آخوندها بهخاطر نمایش ۲۲بهمن و شعبده انتخابات، آن را پنهان کردند. دیدید که وزیر کشور آخوندها صریحاً اعتراف کرد که حتی توصیهها و درخواستها برای عقب انداختن انتخابات را نپذیرفته. یعنی کرونا در حال گسترش بود و آخوندها در حال برگزاری آن خیمهشب بازی.
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت دهها سند از سازمان اورژانس و از نیروی انتظامی رژیم در این باره منتشر کرد و جای هیچ تردیدی باقی نگذاشت که آخوند روحانی دروغ میگوید که از ۳۰بهمن از شیوع کرونا خبردار شده. اسناد نشان میدهد که از اوایل بهمن آمبولانسها بهنقل و انتقال بیماران مبتلا به کرونا مشغول بودند.
بالاخره، بعد از ۳ماه تکذیب و انکار، مهرهها و مقامات رژیم، در اواخر فروردین شروع به اقرار کردند.
وزیر بهداشت همین آخوند روحانی گفت که از اواخر دی یعنی دست کم یکماه قبل از ۳۰بهمن بود که آخوند روحانی ادعا میکند که خبردار شده، او تقاضای تشکیل جلسه اورژانس برای قطع پروازها به چین را داشته و خواهان تعطیلی مدارس و اجتماعات و اماکن مذهبی بوده است. همینطور، جلالی سرکرده پدافند غیرعامل رژیم در تلویزیون رژیم گفت که وقتی کرونا در چین شیوع پیدا کرد ما در دیماه جلسات داخلی داشتیم، جمعبندی کردیم اوضاع را رصد کردیم که چه اتفاقی میافتد.... و در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم...
پس خیلی روشن است که بیعملی هدفمند سران رژیم از دیماه برای درز نکردن خبر شیوع کرونا، درها را برای گسترش شتابان بیماری در سراسر ایران باز کرد.
وقتی هم افزایش هولناک جان باختگان، دیگر جایی برای کتمان و انکار باقی نگذاشت، خامنهای و روحانی به سیاستها و اعمال ضدبشری رو آوردند.
کوچکنمایی و عادیسازی بحران کرونا
این سیاست در چند مؤلفه صورت گرفته و ادامه دارد:
اول در کوچکنمایی و عادیسازی بحران کرونا. خامنهای پیدرپی تکرار میکند: «این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن هم وجود داشته است» و آخوند روحانی مدعی است که اوضاع رو به بهبود است.
آنها تعداد جان باختگان را کم جلوه میدهند تا اقدامی برای مقابله با بیماری نکنند.
تعطیل حداقل وظایف دولت
دومین مؤلفه سیاست ضدبشری آخوندها این است که آنچه را وظایف هر دولتی در شرایط اضطراری است، تعطیل کردهاند.
یعنی شهرهای بحرانزده را قرنطینه نمیکنند، بودجه و تجهیزات بیمارستانها و حقوق پرستاران و پزشکان را تأمین نمیکنند، از احداث ضربتی بیمارستانهای جدید سرباز میزنند، حاضر به پرداخت حقوق به کارگران و کارمندان و صاحبان مشاغل که نباید در محل کار خود حاضر شوند، نیستند و از بهکار گیری امکانات دولتی و بهخصوص منابع مالی و فنی انباشته در هلدینگها و شرکتهای سپاه پاسداران و ستاد اجرایی خامنهای سرباز میزنند.
استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا
سومین مؤلفه این سیاست، سوق دادن اوضاع فعلی به طرف یک مرگ و میر کلان است. زحمتکشان و مردم بیدفاع و بیپناه را در ابعاد وسیع اجتماعی به سرکارهای خود برمیگردانند. آنهم بدون تجهیزات، بدون تیمهای آماده و اورژانس پزشکی، بدون ایجاد وضعیت و شرایطی که مانع سرایت بیماری و انتشار و گسترش آن بشود. آخر انبوه کارگر و کارمند و مراجعین به دوایر دولتی در ازدحام جمعیت به هم چسبیده در متروها و اتوبوسها و محلهای کار راستی چه باید بکنند؟ آیا غیر از این است که رژیم عمد دارد آنها را به سمت مرگ سوق بدهد؟ راستی چرا؟
چون خامنهای و روحانی با همان الگوی جنگ ضدمیهنی و قتلعام زندانیان سیاسی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند.
خمینی در کتاب حکومت اسلامی خود که پیش از به قدرت رسیدنش منتشر کرد، مرگ انبوه «یک طایفه» را بهخاطر مصالح حکومت روا میداند.
وقتی هم که بهقدرت رسید، جنگ شوم خود با عراق را برای رسیدن به قدس از طریق کربلا با یک میلیون کشته در طرف ایران، نعمت الهی نامید. وقتی در جنگ شکست خورد برای حفظ رژیم ۳۰هزار زندانی سیاسی را قتلعام کرد که در حال گذراندن دوره محکومیت خود بودند.
حالا جانشین او خامنهای با خونسردی جنایتبار میگوید «این مشکل در قیاس با بسیاری از مشکلات چیز کوچکی به حساب میآید».
از یاد نمیبریم که همین خامنهای بود که دستور قتلهای زنجیرهیی را در دهه هفتاد داد و در اولین روز پس از شروع قیام آبان او بود که دستور کشتار و آتش به اختیار داد.
خامنهای بود که دستور اخراج پزشکان بدون مرز را از ایران صادر کرد. در حالی که آنها با توافق قبلی با وزارتخارجه همین رژیم به اصفهان آمده بودند تا فوراً یک بیمارستان دایر کنند.
بله همین خامنهای است که فتوای دیوانهوار و ضداسلامی غسل دادن و کفن و دفن معمول درگذشتگان کرونا را صادر کرد که چیزی جز گسترش عمدی ویروس کرونا نیست.
بههمین دلیل از روز اول شروع این بحران، مسعود رجوی کرونای ولایت را نشانه گرفت.
راستی که بیتالعنکبوت خامنهای کانون صدور مرگ و بیماری و تروریسم و شکنجه و غارت و فساد است. بههمین دلیل جوانان شورشگر و خیزشها و قیامهای مردم برای ب
ماه رمضان است؛ ماه تقوای رهاییبخش؛ برای صیقلزدن ارادهها و برای آمادگی هر چه افزونتر مجاهدین و مجاهدت آنها، در نبرد با دشمنان حیات و آزادی و حقوق مردم ایران.
ماه پرسش از گرسنگی و محرومیت فرودستان است؛ تا در پرتو عبادت روزهداری وجدان جامعه بشری از این رنج طولانی برانگیخته شود که بیعدالتی تا کی؟ گرسنگی تا کی؟ قربانی شدن مردم در بیماری و ناداری تا کی؟
بله، ماه پرسش از تیرهروزی بیپناهان است، از سرنوشت بیماران؛ از آنها که حذف و طرد گشته، به حاشیهها و بیغولهها رانده شدهاند.
از مردمی که حق داشتن سلامتی از آنها سلب شده است و از مردمی که حقشان برای زندگی آزاد و برابر، لگدمال عمامهداران وحشی و چپاولگر شده است.
در عینحال، رمضان ماه علی است؛ ماه پیشوای محرومان و ستمزدگان. ماه پیشوای عدالت و عدلگستری.
خود او درباره مفهوم عدالت گفته است: «وَالْعَدْلُ سَائِس عام»
یعنی عدل نگاهدارنده و نگهبان همگان یعنی کل جامعه و مردم و آیین همگانی است. اما آیین و عملکرد آخوندها درست در نقطه مقابل حضرت علی، بر ظلم و جنایت و چپاول است.
ماه رمضان، ماهی است که در آن آخوندهای حاکم هر چه بیشتر رسوا میشوند که چه بلایی بر سر تودههای مردم آوردهاند.
در آئینه رمضان، تصویر صاحبان و سرنشینان اتومبیلهای صدها هزار دلاری در برابر اکثریت عظیم و در حال گسترشی که در بیماری، فقر، گرسنگی و اختناق میسوزند، برجستهتر میشود.
تصویر سفرههای رنگارنگ یک اقلیت ناچیز در برابر سفرههای تهیشده دهها میلیون ایرانی غارت شده.
تصویر کاخها، ویلاها و زندگیهای شاهانه آخوند- میلیاردرهای منفور در مقابل حلبینشینهایی که آه در بساط ندارند.
مردمی که شغلی برای امرار معاش، مسکن مناسبی برای زیستن و دارو و درمانی برای خلاصی از بیماری ندارند. مردمی که با وجود شیوع کرونا، هر روزی که برای قوت لایموت و امرار معاش از خانه بیرون نروند، چیزی در سفره ندارند. گو اینکه خانههای تنگ و نمور و پرازدحامشان هم، جایی برای درامان ماندن از کرونا نیست.
چرا دچار این وضعیت شدهاند؟ چون آخوندهای حاکم، داراییها و حقوقی را که متعلق به مردم است، از آنها ربودهاند.
همچنانکه قرآن میگوید:
أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ
فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ
وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ
فَوَیْل لِلْمُصَلِّینَ
الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ
الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ
وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ
آیا دیدهیی آن را که به دین پیرایه و دروغ میبندد؟
او همانست که یتیم را میراند.
و بر غذا دادن به بینوا رغبت و ترغیب نمیکند
پس وای بر نمازگزاران،
آنان که در نمازشان در غفلتند و ریا میکنند.
و مانع و انحصارکننده منابع تولید و ثروتهای عموم مردمند.
پدر طالقانی در پرتوی از قرآن درباره مفهوم ماعون نوشت: «اگر نماز نمازگزاران، دور از ریا و مقرب به خدا باشد، باید بکوشند تا منابع زندگی و وسائل عمومی آن در دسترس همه واقع شود. باید حقوق مشروعه خلق را ادا کنند و باید چشمشان بهسوی خدا و دستشان برای دستگیری بینوایان و ستمزدگان باز باشد. اگر چنین بودند و خود را مسئول خلق میدانستند، نماز را در معنا و صورت بهپا داشتهاند، و گرنه، تنها ریاکارند؛ نه بپا دارنده نماز... ماعون به وضع و اقتضای طبیعی، برای انتفاع عموم است و آنچه آن را محدود و عموم را از بهرهبرداری محروم میدارد، همین مردمان مانع و متجاوزند.
پس برای برگشت به وضع اصلی و طبیعی که تعمیم منابع ثروت است، باید این مانعها برکنار شوند و دستشان کوتاه گردد»
بله باید دست غارتگران و ستمکاران حاکم را از حقوق مردم ایران کوتاه کرد. و باید حاکمیت بیداد و چپاول و استبداد را بهزیر کشید.
در حاکمیت آخوندی، رمضان هر سال، رمضان گرسنگی و محرومیت و اجبار برای اکثریت مردم بود. و حالا دردناکتر اینکه بهخاطر گسترش کرونا توسط آخوندها و دهها هزار قربانی آن، بیماری و داغ و درد هم بر آن افزوده شده است.
کرونا البته یک بیماری عالمگیر است. اما در ایران بهدلیل ولایت فقیه، بهدلیل یک رژیم ضدانسانی، ضداسلامی و ضدایرانی، موضوع متفاوت است.
همچنانکه مسعود گفت، نباید وضعیت و شرایط ایران و خطی را که رژیم در فاجعه کرونا در پیش گرفته با سایر کشورها مقایسه کرد. اینجا صحبت از مدل چینی یا اروپایی و آمریکایی، بیراهه رفتن است.
اینجا خط خامنهای و روحانی یک چیز بیشتر نیست: حفظ رژیم از خطر قیام. از اینرو عیناً مثل جنگ ضدمیهنی و مثل قتلعام زندانیان سیاسی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند. وزارت بهداشت همین رژیم پیشبینی کرده که تا پایان اردیبهشت تعداد مبتلایان میتواند تا یک میلیون و ۱۶۰هزار نفر افزایش پیدا کند.
با بیماران دردمندی که کف پیادهروها یا در اطراف بیمارستانها بهحال خود رها شدهاند، گورهای بیشمار، آمارهای هولناک کشتگان کرونا و تهدید گرسنگی و قحطی فراگیر، ارتش گرسنگان و حتی زنده بهگور کردن جوجههای گرسنه...
این وضعیت جامعه مضطرب ایران تحت حاکمیت یک رژیم ضدبشری است.
یک رژیم ضدبشری، با کارنامهی از اعمال ضدبشری
یک رژیم ضدبشری، با کارنامهی از اعمال ضدبشری در ۴۰سال گذشته و یک سیاست ضدبشری در حال حاضر.
در سال ۱۳۶۱، در جمعبندی نخستین سال مقاومت مسلحانه سراسری مسعود رجوی گفت: «ما رژیم خمینی را یک دیکتاتوری ضدبشری و دجال میشناسیم....چرا میگوییم خصلت ضدبشری؟ بهخاطر اینکه کلمات ضدخلقی و ضدانقلابی رسا نیستند. کلمه ضدخلقی و ضدانقلابی مال شاه بود. اما از موضع مادون سرمایهداری، یعنی از موضعی که خمینی حرکت میکند، با توجه به ابعاد جنایاتش، با توجه به اینکه واقعاً علیالدوام و از اساس کمر به هلاک حرث و نسل بسته، کلمه ”ضدبشری“ گویاتر است».
با این توصیف، حالا نگاه کنیم به آنچه که این رژیم از شروع حاکمیتاش تا امروز انجام داده است؛ حقیقتاً این فاجعهآفرینیها فقط با کلمه ضدبشری قابل توضیح است. این رژیم فقط سرکوب و غارت نکرده؛ بلکه منهدم کرده، سوزانده، خشکانده و ریشهکن کرده. این را در همه جا میشود دید: در محیطزیست، در اقتصاد، در اخلاق و فرهنگ جامعه، در آموزش، در زیربناها، در روستاها و شهرها، در منابع آب، در صنعت و کشاورزی و در بهداشت و درمان و بیمههای اجتماعی. بله همه جا را ویرانه و ویرانسرا کرده است.
۴۰سال حکومت آخوندها، بنیان بهداشت و سلامت و رفاه جامعه را بهمیزان زیادی از بین برده و جامعه و کشور ما را در دفاع از خود در برابر بیماریهای فراگیر ناتوان کرده است.
پنهانکاری و بیعملی رژیم، علت گسترش شتابان کرونا در ایران
وقتی ویروس کرونا به ایران سرایت کرد و اولین موارد درگذشت مبتلایان به بیماری مشاهده شد، آخوندها بهخاطر نمایش ۲۲بهمن و شعبده انتخابات، آن را پنهان کردند. دیدید که وزیر کشور آخوندها صریحاً اعتراف کرد که حتی توصیهها و درخواستها برای عقب انداختن انتخابات را نپذیرفته. یعنی کرونا در حال گسترش بود و آخوندها در حال برگزاری آن خیمهشب بازی.
کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت دهها سند از سازمان اورژانس و از نیروی انتظامی رژیم در این باره منتشر کرد و جای هیچ تردیدی باقی نگذاشت که آخوند روحانی دروغ میگوید که از ۳۰بهمن از شیوع کرونا خبردار شده. اسناد نشان میدهد که از اوایل بهمن آمبولانسها بهنقل و انتقال بیماران مبتلا به کرونا مشغول بودند.
بالاخره، بعد از ۳ماه تکذیب و انکار، مهرهها و مقامات رژیم، در اواخر فروردین شروع به اقرار کردند.
وزیر بهداشت همین آخوند روحانی گفت که از اواخر دی یعنی دست کم یکماه قبل از ۳۰بهمن بود که آخوند روحانی ادعا میکند که خبردار شده، او تقاضای تشکیل جلسه اورژانس برای قطع پروازها به چین را داشته و خواهان تعطیلی مدارس و اجتماعات و اماکن مذهبی بوده است. همینطور، جلالی سرکرده پدافند غیرعامل رژیم در تلویزیون رژیم گفت که وقتی کرونا در چین شیوع پیدا کرد ما در دیماه جلسات داخلی داشتیم، جمعبندی کردیم اوضاع را رصد کردیم که چه اتفاقی میافتد.... و در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم...
پس خیلی روشن است که بیعملی هدفمند سران رژیم از دیماه برای درز نکردن خبر شیوع کرونا، درها را برای گسترش شتابان بیماری در سراسر ایران باز کرد.
وقتی هم افزایش هولناک جان باختگان، دیگر جایی برای کتمان و انکار باقی نگذاشت، خامنهای و روحانی به سیاستها و اعمال ضدبشری رو آوردند.
کوچکنمایی و عادیسازی بحران کرونا
این سیاست در چند مؤلفه صورت گرفته و ادامه دارد:
اول در کوچکنمایی و عادیسازی بحران کرونا. خامنهای پیدرپی تکرار میکند: «این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن هم وجود داشته است» و آخوند روحانی مدعی است که اوضاع رو به بهبود است.
آنها تعداد جان باختگان را کم جلوه میدهند تا اقدامی برای مقابله با بیماری نکنند.
تعطیل حداقل وظایف دولت
دومین مؤلفه سیاست ضدبشری آخوندها این است که آنچه را وظایف هر دولتی در شرایط اضطراری است، تعطیل کردهاند.
یعنی شهرهای بحرانزده را قرنطینه نمیکنند، بودجه و تجهیزات بیمارستانها و حقوق پرستاران و پزشکان را تأمین نمیکنند، از احداث ضربتی بیمارستانهای جدید سرباز میزنند، حاضر به پرداخت حقوق به کارگران و کارمندان و صاحبان مشاغل که نباید در محل کار خود حاضر شوند، نیستند و از بهکار گیری امکانات دولتی و بهخصوص منابع مالی و فنی انباشته در هلدینگها و شرکتهای سپاه پاسداران و ستاد اجرایی خامنهای سرباز میزنند.
استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا
سومین مؤلفه این سیاست، سوق دادن اوضاع فعلی به طرف یک مرگ و میر کلان است. زحمتکشان و مردم بیدفاع و بیپناه را در ابعاد وسیع اجتماعی به سرکارهای خود برمیگردانند. آنهم بدون تجهیزات، بدون تیمهای آماده و اورژانس پزشکی، بدون ایجاد وضعیت و شرایطی که مانع سرایت بیماری و انتشار و گسترش آن بشود. آخر انبوه کارگر و کارمند و مراجعین به دوایر دولتی در ازدحام جمعیت به هم چسبیده در متروها و اتوبوسها و محلهای کار راستی چه باید بکنند؟ آیا غیر از این است که رژیم عمد دارد آنها را به سمت مرگ سوق بدهد؟ راستی چرا؟
چون خامنهای و روحانی با همان الگوی جنگ ضدمیهنی و قتلعام زندانیان سیاسی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفتهاند.
خمینی در کتاب حکومت اسلامی خود که پیش از به قدرت رسیدنش منتشر کرد، مرگ انبوه «یک طایفه» را بهخاطر مصالح حکومت روا میداند.
وقتی هم که بهقدرت رسید، جنگ شوم خود با عراق را برای رسیدن به قدس از طریق کربلا با یک میلیون کشته در طرف ایران، نعمت الهی نامید. وقتی در جنگ شکست خورد برای حفظ رژیم ۳۰هزار زندانی سیاسی را قتلعام کرد که در حال گذراندن دوره محکومیت خود بودند.
حالا جانشین او خامنهای با خونسردی جنایتبار میگوید «این مشکل در قیاس با بسیاری از مشکلات چیز کوچکی به حساب میآید».
از یاد نمیبریم که همین خامنهای بود که دستور قتلهای زنجیرهیی را در دهه هفتاد داد و در اولین روز پس از شروع قیام آبان او بود که دستور کشتار و آتش به اختیار داد.
خامنهای بود که دستور اخراج پزشکان بدون مرز را از ایران صادر کرد. در حالی که آنها با توافق قبلی با وزارتخارجه همین رژیم به اصفهان آمده بودند تا فوراً یک بیمارستان دایر کنند.
بله همین خامنهای است که فتوای دیوانهوار و ضداسلامی غسل دادن و کفن و دفن معمول درگذشتگان کرونا را صادر کرد که چیزی جز گسترش عمدی ویروس کرونا نیست.
بههمین دلیل از روز اول شروع این بحران، مسعود رجوی کرونای ولایت را نشانه گرفت.
راستی که بیتالعنکبوت خامنهای کانون صدور مرگ و بیماری و تروریسم و شکنجه و غارت و فساد است. بههمین دلیل جوانان شورشگر و خیزشها و قیامهای مردم برای ب
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments