روز جمعه بار دیگر هموطنان قهرمان بلوچ به‌ میدان آمدند و سیلی محکم دیگری بر صورت خامنه‌ای پلید نواختند و فراز دیگری در قیام سراسری مردم ایران رقم زدند. پس از ارج‌گداری شایستهٔ ملی و سراسری که مردم ایران با هموطنان بلوچ خود در روز چهارشنبه(۱۸آبان) به‌مناسبت چهلم شهیدان جمعهٔ خونین زاهدان نشان دادند، رژیم آخوندی ترسان و لرزان از تکرار قیام‌های خونین ۸مهر در زاهدان و ۱۳آبان در خاش و پژواک سراسری و تأثیرات انگیزاننده آن، تمهیدات گسترده‌یی به‌کار بست تا مردم بلوچستان را از حرکت بازدارد. از وعده و وعیدهای توخالی تا تهدیدات گوناگون و چنگ و دندان نشان دادن، تا اعزام یک کاروان بزرگ مرکب از یک‌هزار خودرو حامل نیروهای سرکوبگر به‌ بلوچستان و غیره... اما مردم مقاوم و رزم‌آوران دلیر بلوچ این تهدیدها را به‌ هیچ شمردند و هم‌چون هفته‌های گذشته پس از برگزاری نماز جمعه، در خیابان‌های شهرها جاری شدند. از زاهدان و خاش خون‌فشان تا سراوان و از ایرانشهر تا چابهار و راسک داغدار همه‌جا صحنهٔ ظهور خشم و خروش مردم محروم و دلاور بلوچ بر ضد رژیم ضدملی و ضدایرانی آخوندها بود. هموطنان بلوچ در میان صفیر گلوله‌ها و دود غلیظ گاز اشک‌آور با شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای – لعنت بر خمینی» و «از زاهدان تا تهران، جانم فدای ایران» بر سرنگونی ولایت خون‌ریز خامنه‌ای پای فشردند و به‌ مقابله با پاسداران پرداختند.

همزمان با آنچه در بلوچستان آتشین و خونچکان در جریان بود، در شهرهای مختلف کشور نیز از تهران تا سنندج و از دزفول تا خرم‌آباد، گروه‌های انبوهی از مردم برای گرامی‌داشت شهیدان قهرمان قیام به‌صحنه آمدند و خروش «مرگ بر خامنه‌ای» و «می‌کشم، می‌کشم، آن که برادرم کشت» سردادند.

خروش و خیزش دیگربارهٔ مردم بلوچستان و دیگر شهرهای میهن و همبستگی سراسری مردم ایران با هموطنان بلوچ در روز ۲۰آبان، چند واقعیت مهم را بیش‌از‌پیش مورد تأکید قرار داد:

هم‌چنان‌که خانم مریم رجوی در پیام خود به‌همین مناسبت گفت: «کشتار و قتل‌عام ۸‌مهر و ۱۳‌آبان اراده مردم برای سرنگونی فاشیسم دینی و استقرار دمکراسی و حاکمیت مردم را دوچندان کرده است».
ترفندها و توطئه‌های دجالگرانه‌یی نظیر زدن برچسب تجزیه‌طلب و تکفیری علیه مردم بلوچستان، برای سرکوب و کشتار آنان، دیگر اثر ندارد و آنچه به‌خصوص در این قیام به اثبات رسید، وحدت ملی همهٔ ایرانیان از هر قوم و ملیت و مذهبی، حول محور آزادی و سرنگونی استبداد مذهبی حاکم به‌یمن قیام و انقلاب دمکراتیکی که جریان دارد، چنان قوام و استحکام یافته که این دجالگری‌ها و تفرقه‌افکنی‌ها هیچ تأثیری بر آن ندارد.
به‌رغم آن‌که سردمداران رژیم جلادان، ناتوان و درمانده از سرکوب و مهار قیام سراسری، دم از گفتگو و حکمرانی نو و غیره می‌زنند، اما مردم ایران از بلوچستان تا کردستان و از تهران تا خوزستان، هیچ حرفی جز سرنگونی و «مرگ بر اصل ولایت‌ فقیه» با این رژیم و متحدان و جیره‌خواران آشکار و پنهان آن ندارند و برای این تقلاهای رژیم از نفس‌ افتادهٔ جلادان، پشیزی ارزش قائل نیستند.
تهدیدهای سرکوبگرانه و چنگ و دندان نشان دادن سردمداران فاشیسم مذهبی حاکم تنها وحشت آنان را برملا می‌کند و بر عزم رزمندگی مردم ایران هیچ تأثیری ندارد. جوانان بی‌باک و بیم فریاد می‌زنند: «توپ، تانک مسلسل، دیگر اثر ندارد، به‌ مادرم بگویید دیگر دختر (یا پسر) ندارد».
مجموعهٔ این تحولات شگرف، بیانگر آن است که قیام نه مهارپذیر است و نه بازگشت‌پذیر. این انقلابی است تا پیروزی!