برادر سیاوش در جلسة قبل به سرفصل ۱۰ شهریور۹۲ رسیدیم. روزی که در آن نیروهای ویژة مزدور رژیم، شبیخونی را ترتیب دادند و به قتل‌عام ۵۲نفر از مجاهدین پرداختند. هدف رژیم از این شبیخون چه بود؟
هدف رژیم از قتل عام اشرف
از سال1382 بارها گفته شد كه اشرف كانون استراتژيك نبرد است . در واقع، رژيم تمركز تمام عيار فشار خود را بر روي اشرف قرار داده بود تا مجاهدين و ارتش آزاديبخش در اشرف را در هم بشکند و متلاشي كند و ديگر چيزي از مجاهدين باقي نماند.
چرا كه رژيم بخوبي ميدانست اگر بتواند به این هدفش برسد، آينده خود را تضمين كرده است، چون ديگر آلترناتيوي علیه رژیم نخواهد بود و هيچ جايگزيني نيز نخواهد داشت. زیرا دست بالای رژیم در عراق بعد از خروج آمریکا و تحویل دادن حفاظت اشرف به دولت عراق بهترین فرصت را برای رژیم در راستای قتل عام مجاهدین فراهم کرده بود. همچنین از نظر سیاسی و نظامی تلاشي و نابودی مجاهدين در اشرف، بزرگترين پيروزي استراتژیکی براي رژيم بود . چرا كه اشرف صرفا يك اسم و يك قرارگاه نظامي و مجموعه‌یی از بنا وساختمان نبود، بلكه نماد استراتژي مبارزه مسلحانه برای سرنگونی رژيم بود. نماد تنها آلترناتیو متمركز و مسلحي بود كه سرنگوني تام وتمام رژيم را با همه جناحبندي هاي دروني اش تضمین مي كرد. شكست اشرف توسط رژيم، بمعني تثبيت رژيم و رفع خطر سرنگوني بود.

برادر سیاوش صحنه‌ای که شما ترسیم می‌کنید صحنة یک جنگ است. در یک طرف رژیم قرار دارد و نیروهای مزدورش در عراق، در طرف دیگر مجاهدین و اشرف. شما می‌گویید اگر رژیم می‌توانست اشرف را شکست دهد به معنی تثبیت رژیم بود. نتوانست اشرف را شکت دهد. اگر رژیم در این جنگ و در عملیاتش شکست خورد به معنی پیروزی مجاهدین است. پیروزی مجاهدین در این صحنه چه بود؟
از آنطرف براي مجاهدين و مقاومت مردم ایران هم يك پیروزی استراتژيکی بودكه به طور تمام عيار و با تمام قوا با رژيم درگیر شده و با پرداخت بالاترین هزينه ها مستحکم باقیمانده و رژیم و مزدورانش را عقب رانده و تمامي توطئه هايشان را در هم شکسته است. همچنین مانع ثبات رژيم شده و خطر سرنگوني را بالای سر رژيم همچنان نگهداشته بطوري كه آب خوش ازگلويش پايين نمي رود.
ميخواهيم نتيجه بگيريم كه اشرف كانون نبرد ، یعنی نبرد اصلي با رژيم طي اين ساليان بوده است. اين اصلي ترين جنگ با رژیم و يك جنگ سرنوشت ساز بود. ارتش آزاديبخش يك گنجينه ملي و يك سرمايه استراتژيك و يك دارايي براي مردم ايران است كه بلاجايگزين است و رژيم هم بخوبي اين را ميدانست .
درست است كه رژيم طي اين ساليان ضرباتي به مجاهدين و ارتش آزاديبخش زد، اما نتوانست آنرا از بين ببرد و نابود كند. تك تك حملات مالكي و رژيم را در درسهای قبلي توضيح داديم، اما در عين حال ديديم كه چگونه مجاهدين بي سلاح در مقابل رژيم توانستند بايستند و پایداری کنند. در واقع اين يك آزمايش تاريخي براي مجاهدين بود كه سرفرازانه از آن بيرون آمدند.

برادر سیاوش در جلسات مختلفی که داشتیم و طی سوالات مختلفی که با شما مطرح کردم در مورد ارتش آزادیبخش مفصلا صحبت کردیم. ظرفی که ارتش آزادیبخش در آن دوام و قوام داشت اشرف بود، پایگاه اصلی ارتش آزادیبخش. این نشان می‌دهد که اشرف یک اشرف نقشی تاریخی را بر دوش کشید. اگر امکان دارد در مورد نقش تاریخی اشرف برایمان توضیح دهید. چه نقشی داشت؟
نقش تاریخی اشرف در پایداری پرشکوه.....