راهی که آمدیم- قسمت ۴۷- پرواز تاریخساز
Apr 8, 2020 ·
19m 11s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
پرواز تاریخساز
در درس گذشته به ضرورت تأسیس شورای ملی مقاومت پرداختیم ظرفی که تمامی فداکاریهای مایه گذاریهای هموطنان در جنگ علیه استبداد دینی خمینی در آن گره میخورد و باید در صحنه سیاسی و اجتماعی به ثمر بنشیند.حال باتوجه به اهمیت نقش شورا وضرورت بقای آن دیگر امکان ماندن در داخل را نداشت و باید به خارج از حاکمیت خمینی منتقل میشد این یک ضرورت والزام مبارزه بود .در درس امروز به چگونگی این انتقال میپردازیم .
حدود ده روز پس از پايه گذاري شورا در تهران و اعلام رسمي فراخوان به آن, مسؤل شوراي ملي مقاومت كه بني صدر هم همراه وي بود. تهران را با يك پرواز خطير به سوي پاريس ترك كرد. هواپيماي تصرف شده توسط خلبانان مجاهد روز 8 مرداد در پاريس به زمين نشست و با ورود مسعود رجوي مسؤل شوراي ملي مقاومت ايران به فرانسه در 8مرداد1360(30ژوئيه1981) , كارزار گسترده معرفي جايگزين سياسي رژيم آخوندها درسطح بين المللي و هم چنين براي نيروهاي سياسي و مردم ايران آغاز شد.
پرواز تاریخساز با پذیرش ریسک بزرگ و سونامی خطرناک بمنظور معرفی و تثبیت آلترناتیو
توجه داريد كه پرواز به فرانسه ولو اينكه مبنا واساسش را حفاظتي تلقي بكنيم - با اين تركيب و با اين شكل بخصوصِ آمدن،
در مجموع در خدمت معرفي و تثبيت آلترناتيو بود، بويژه كه بر محمل يك عمل بزرگ نظامي (يعني خود پرواز) نيز سوار بود.
تثبیت آلترناتیوی که تبلور و تجسم تمامی فداکاریها و خونها و شکنجه های مردم ایران است باید بابالاترین قیمت انجام میشد
و پرواز تاریخساز بالاترین قیمت با پذیرش بالاترین ریسک برای مردم ایران و جهان تحقق یافت.
این تصمیم که رهبر مقاومت باید به خارج از دسترس هیولای آدمخوار باشد اتفاق نظر مرکزیت سازمان بودچرا که حفظ رهبری ضرورت حفاظت و نگاهبانی همه خونها بود.چرا که امروز پس از نزدیک به ۴۰ سال، نقش تعیین کننده رهبری انقلاب برای همگان روشن است کما اینکه در زمانه کنونی عدم وجود رهبری در جنبشهای منطقه بوضوع بارز و روشن است.
اما چرا از پایگاه یکم شکاری وعبور ۶۰۰ کیلومتر در آتش و تیررس موشکها و هواپیماهای دشمن در طول مسیر؟خارج شدن از حاکمیت آخوندی از طرق مختلف امکان پذیر بود کما اینکه هزاران نفر از مرزها خارج شدند.اما
این خارج شدن باید تضمین آلترناتیو وتثبیت آن میبود و این بالاترین قیمت را طلب میکرد.کافی است مقایسه کنیم که رهبر مقاومت از راه زمینی خارج و تقاضای پناهندگی سیاسی از کشورهای دیگر میکرد با آنچه اتفاق افتاد که توجه تمامی خبرنگاران و شخصیتهای برجسته سیاسی و بالاترین مقامات فرانسه را جلب و همه را جذب کرد.
پیام مجاهدین خلق با پرواز بزرگ به خلق ایران
وانگهي به حق ميبايد جهانيان را - كمااينكه هموطنان خودمان را با پيام خلق ايران و پيام مجاهدين خلق ايران آشنا نمود و الاّ تمامي بلندگوهاي جهان، يا در اختيار خمينيپرستان ميبود و يا در انحصار انواع و اقسام نيروهاي وابستهاي كه به تنها چيزي كه نميانديشند،آزادي و استقلال ايران است. دقيقتر اینکه ما نبايد ميگذاشتيم كه خلاء رهبري انقلاب كه دفعهي پيش، رندانه و مكارانه و رياكارانه بوسيلهي خميني پْر شد و به اينجاها كشيد اين بار نيز به ترتيبي ديگر تكرار و بر ضد آزادي و استقلال ايران پر شود. سازمان ما كه خود بالاترين فديهي ممكن را نثار رهائي ايران كرده است، خود موظف بود كه به گونهاي انقلابي، براي اين مسئله حياتي و انقلابي و سرنوشت ساز نيز پاسخي بجويد. پس به سرنوشت كل خلق و كل انقلاب از اين زاويه نيز نباید کم بها داد. با اين تفاوت كه نمايندگان و اعضاء مجاهدین در خارج از كشور، موضع بسيار متفاوتي با ساير مدعياني كه در اينجا (به اميد جلب حمايت اين يا آن قدرت خارجي در مسير يك ايران وابسته) پرسه ميزنند، دارند. و آن اين است كه سازمان عضو يا اعضائي از خود را پس از هفده سال مبارزه خونبار و خستگی ناپذیر با شاه و شیخ، براي نخستين بار در شرايطي به صحنهي جهاني ميفرستد كه متكي،پشتگرم و سخنگوي يك مقاومت فعال، گسترده و سراسري است و همچنين در شرايطي كه خميني خائن تمامي جهان را نسبت به "اسلام" بدبين يا "زده" كرده. اینکه این طرح که خود یک عملیات بزرگ وضربهای خورد کننده به خمینی بود چه اندازه حساس و پیچیده بود و بعضا غیر ممکن مینمود.این طرح مصادره یک هواپیمای مسافر بری نبود .طرح با بکار گیری نیروهای زیاد در نیروی هوایی و در پایگاه یکم شکاری و دراختیار گرفتن یک هواپیمای نظامی C130 و تسلط کامل بر پایگاه وتمامی پستها و بازرسیها و برجهای آن بود اینها بماند وفقط به نتیجه و دستاوردهای آن می پردازیم .
برادر مسعود وقتی به خارج رسیدند گفتند:
«من تا وقتي كه شخصا به خارج از كشور نيامده بودم، نميدانستم كه از نظر جهاني، در ميان تودههاي مسلمان جهان، خميني دجال تا كجا خودش را نمايندهي اسلام قالب كرده. به ترتيبي كه اگر اين خونها و اين مجاهدين نبودند، وقتي كه قدم به قدم ماهيت خميني افشاء ميشد،اين خميني نبود كه افت و نزول پيدا ميكرد، بلكه ايدئولوژي ما نيز لااقل براي يك دورهي تاريخي در محاق فرو ميرفت. اما الان دقيقا به عكس است. اين اسلام انقلابي است كه در كالبد مجاهدين ميدرخشد و خميني است كه با چهرهاي افشاء شده سقوط ميكند. زيرا شما با همين پيامهائي كه با "عمل" و "نظر" خودتان به جهان داديد و در اينجا بوسيله نمايندگان و هوادارانتان در ابعاد جهاني تبليغ شد، آبروئي براي خميني باقي نگذاشتيد. در همين رابطه اگر دقت كرده باشيد، بيجهت نيست كه خميني هر هفته در ميان،يك روضهخواني راجع به ضعف تبليغاتش در خارج از كشور دارد. پس به راستي حيف بود كه در فضاي خفقان مطلق، آنچه در ايران ميگذرد: آن همه فداكاريهائي كه ابعادش تاريخي و جهاني است (ولو اينكه هنوز يك صدمش هم توسط ما بيان نشده) ناگفته ميماند و خبرش به گوش هيچكس نميرسيد. اما امروز، سازمان و شورا و آلترناتيو بطور جهاني مطرح شده، كه طبعا بدون آن "پرواز" امكان نداشت.
به دلايل مختلف، عمل پرواز ، مرجح بوده است، يعني در سلسلهي اولويتهاي كارمان، اين پرواز بر ساير كارها در جهت معرفي و تثبيت آلترناتيو، تقدم داشته است».
این صحبتهای برادر مسعود در همان زمان پرواز یعنی ۴ دهه قبل است که امروز حقانیت آن برای همه ما روشن میباشد.
پرواز یک تصمیم بغایت خطرناک
در تجربه تاریخ مبارزات مردم ایران از مشروطه تاکنون نقش تعیین کننده رهبری بارز و مشخص بود بنابراین حفظ سازمان و مقاومت دقیقا مشروط به حفظ رهبری آن بوده است این تجربه خونباره مبارزه ۱۰۰ ساله مردم ایران بود.
برتمامی اعضای سازمان روشن بود که حفظ برادر مسعود با نقش بی بدیل او در هدایت مقاومت بعد از شهادت بنیانگذاران تا چه اندازه ضروری بود.بطوری که بدون رهبری رژیم ضد بشری خمینی بدون یک مقاومت تعیین کننده براریکه قدت باقی میماند و اثری از ایران و ایران باقی نمیگذاشت که البته تجربه این ۴۰سال حکومت ننگین آخوندی این را به همه نشان داد.
بنابراین وقتی خمینی فضای سیاسی را مطلقا بست و سرکوب مطلق را حاکم کرداین مهمترین وظیفه سازمان بود که رهبریش را برای ادامه مبارزه و حفظ تمام خونهای شهدا از ابتدا تا امروز و سرنگونی رژیم پلید آخوندی از گزند دژخیمان خمینی حفظ کند. و از طرفی خارج شدن رهبری جهت معرفی آلترناتیو از طریق پرواز که بالاترین ریسک نظامی را داشت.
درنتیجه تصمیم گیری خروج از طریق پرواز بغایت سخت وخارج از توان کمیته مرکزی بودکه نهایتاخود برادر مسعود این ریسک بزرگ را بعهده گرفت.
در درس گذشته به ضرورت تأسیس شورای ملی مقاومت پرداختیم ظرفی که تمامی فداکاریهای مایه گذاریهای هموطنان در جنگ علیه استبداد دینی خمینی در آن گره میخورد و باید در صحنه سیاسی و اجتماعی به ثمر بنشیند.حال باتوجه به اهمیت نقش شورا وضرورت بقای آن دیگر امکان ماندن در داخل را نداشت و باید به خارج از حاکمیت خمینی منتقل میشد این یک ضرورت والزام مبارزه بود .در درس امروز به چگونگی این انتقال میپردازیم .
حدود ده روز پس از پايه گذاري شورا در تهران و اعلام رسمي فراخوان به آن, مسؤل شوراي ملي مقاومت كه بني صدر هم همراه وي بود. تهران را با يك پرواز خطير به سوي پاريس ترك كرد. هواپيماي تصرف شده توسط خلبانان مجاهد روز 8 مرداد در پاريس به زمين نشست و با ورود مسعود رجوي مسؤل شوراي ملي مقاومت ايران به فرانسه در 8مرداد1360(30ژوئيه1981) , كارزار گسترده معرفي جايگزين سياسي رژيم آخوندها درسطح بين المللي و هم چنين براي نيروهاي سياسي و مردم ايران آغاز شد.
پرواز تاریخساز با پذیرش ریسک بزرگ و سونامی خطرناک بمنظور معرفی و تثبیت آلترناتیو
توجه داريد كه پرواز به فرانسه ولو اينكه مبنا واساسش را حفاظتي تلقي بكنيم - با اين تركيب و با اين شكل بخصوصِ آمدن،
در مجموع در خدمت معرفي و تثبيت آلترناتيو بود، بويژه كه بر محمل يك عمل بزرگ نظامي (يعني خود پرواز) نيز سوار بود.
تثبیت آلترناتیوی که تبلور و تجسم تمامی فداکاریها و خونها و شکنجه های مردم ایران است باید بابالاترین قیمت انجام میشد
و پرواز تاریخساز بالاترین قیمت با پذیرش بالاترین ریسک برای مردم ایران و جهان تحقق یافت.
این تصمیم که رهبر مقاومت باید به خارج از دسترس هیولای آدمخوار باشد اتفاق نظر مرکزیت سازمان بودچرا که حفظ رهبری ضرورت حفاظت و نگاهبانی همه خونها بود.چرا که امروز پس از نزدیک به ۴۰ سال، نقش تعیین کننده رهبری انقلاب برای همگان روشن است کما اینکه در زمانه کنونی عدم وجود رهبری در جنبشهای منطقه بوضوع بارز و روشن است.
اما چرا از پایگاه یکم شکاری وعبور ۶۰۰ کیلومتر در آتش و تیررس موشکها و هواپیماهای دشمن در طول مسیر؟خارج شدن از حاکمیت آخوندی از طرق مختلف امکان پذیر بود کما اینکه هزاران نفر از مرزها خارج شدند.اما
این خارج شدن باید تضمین آلترناتیو وتثبیت آن میبود و این بالاترین قیمت را طلب میکرد.کافی است مقایسه کنیم که رهبر مقاومت از راه زمینی خارج و تقاضای پناهندگی سیاسی از کشورهای دیگر میکرد با آنچه اتفاق افتاد که توجه تمامی خبرنگاران و شخصیتهای برجسته سیاسی و بالاترین مقامات فرانسه را جلب و همه را جذب کرد.
پیام مجاهدین خلق با پرواز بزرگ به خلق ایران
وانگهي به حق ميبايد جهانيان را - كمااينكه هموطنان خودمان را با پيام خلق ايران و پيام مجاهدين خلق ايران آشنا نمود و الاّ تمامي بلندگوهاي جهان، يا در اختيار خمينيپرستان ميبود و يا در انحصار انواع و اقسام نيروهاي وابستهاي كه به تنها چيزي كه نميانديشند،آزادي و استقلال ايران است. دقيقتر اینکه ما نبايد ميگذاشتيم كه خلاء رهبري انقلاب كه دفعهي پيش، رندانه و مكارانه و رياكارانه بوسيلهي خميني پْر شد و به اينجاها كشيد اين بار نيز به ترتيبي ديگر تكرار و بر ضد آزادي و استقلال ايران پر شود. سازمان ما كه خود بالاترين فديهي ممكن را نثار رهائي ايران كرده است، خود موظف بود كه به گونهاي انقلابي، براي اين مسئله حياتي و انقلابي و سرنوشت ساز نيز پاسخي بجويد. پس به سرنوشت كل خلق و كل انقلاب از اين زاويه نيز نباید کم بها داد. با اين تفاوت كه نمايندگان و اعضاء مجاهدین در خارج از كشور، موضع بسيار متفاوتي با ساير مدعياني كه در اينجا (به اميد جلب حمايت اين يا آن قدرت خارجي در مسير يك ايران وابسته) پرسه ميزنند، دارند. و آن اين است كه سازمان عضو يا اعضائي از خود را پس از هفده سال مبارزه خونبار و خستگی ناپذیر با شاه و شیخ، براي نخستين بار در شرايطي به صحنهي جهاني ميفرستد كه متكي،پشتگرم و سخنگوي يك مقاومت فعال، گسترده و سراسري است و همچنين در شرايطي كه خميني خائن تمامي جهان را نسبت به "اسلام" بدبين يا "زده" كرده. اینکه این طرح که خود یک عملیات بزرگ وضربهای خورد کننده به خمینی بود چه اندازه حساس و پیچیده بود و بعضا غیر ممکن مینمود.این طرح مصادره یک هواپیمای مسافر بری نبود .طرح با بکار گیری نیروهای زیاد در نیروی هوایی و در پایگاه یکم شکاری و دراختیار گرفتن یک هواپیمای نظامی C130 و تسلط کامل بر پایگاه وتمامی پستها و بازرسیها و برجهای آن بود اینها بماند وفقط به نتیجه و دستاوردهای آن می پردازیم .
برادر مسعود وقتی به خارج رسیدند گفتند:
«من تا وقتي كه شخصا به خارج از كشور نيامده بودم، نميدانستم كه از نظر جهاني، در ميان تودههاي مسلمان جهان، خميني دجال تا كجا خودش را نمايندهي اسلام قالب كرده. به ترتيبي كه اگر اين خونها و اين مجاهدين نبودند، وقتي كه قدم به قدم ماهيت خميني افشاء ميشد،اين خميني نبود كه افت و نزول پيدا ميكرد، بلكه ايدئولوژي ما نيز لااقل براي يك دورهي تاريخي در محاق فرو ميرفت. اما الان دقيقا به عكس است. اين اسلام انقلابي است كه در كالبد مجاهدين ميدرخشد و خميني است كه با چهرهاي افشاء شده سقوط ميكند. زيرا شما با همين پيامهائي كه با "عمل" و "نظر" خودتان به جهان داديد و در اينجا بوسيله نمايندگان و هوادارانتان در ابعاد جهاني تبليغ شد، آبروئي براي خميني باقي نگذاشتيد. در همين رابطه اگر دقت كرده باشيد، بيجهت نيست كه خميني هر هفته در ميان،يك روضهخواني راجع به ضعف تبليغاتش در خارج از كشور دارد. پس به راستي حيف بود كه در فضاي خفقان مطلق، آنچه در ايران ميگذرد: آن همه فداكاريهائي كه ابعادش تاريخي و جهاني است (ولو اينكه هنوز يك صدمش هم توسط ما بيان نشده) ناگفته ميماند و خبرش به گوش هيچكس نميرسيد. اما امروز، سازمان و شورا و آلترناتيو بطور جهاني مطرح شده، كه طبعا بدون آن "پرواز" امكان نداشت.
به دلايل مختلف، عمل پرواز ، مرجح بوده است، يعني در سلسلهي اولويتهاي كارمان، اين پرواز بر ساير كارها در جهت معرفي و تثبيت آلترناتيو، تقدم داشته است».
این صحبتهای برادر مسعود در همان زمان پرواز یعنی ۴ دهه قبل است که امروز حقانیت آن برای همه ما روشن میباشد.
پرواز یک تصمیم بغایت خطرناک
در تجربه تاریخ مبارزات مردم ایران از مشروطه تاکنون نقش تعیین کننده رهبری بارز و مشخص بود بنابراین حفظ سازمان و مقاومت دقیقا مشروط به حفظ رهبری آن بوده است این تجربه خونباره مبارزه ۱۰۰ ساله مردم ایران بود.
برتمامی اعضای سازمان روشن بود که حفظ برادر مسعود با نقش بی بدیل او در هدایت مقاومت بعد از شهادت بنیانگذاران تا چه اندازه ضروری بود.بطوری که بدون رهبری رژیم ضد بشری خمینی بدون یک مقاومت تعیین کننده براریکه قدت باقی میماند و اثری از ایران و ایران باقی نمیگذاشت که البته تجربه این ۴۰سال حکومت ننگین آخوندی این را به همه نشان داد.
بنابراین وقتی خمینی فضای سیاسی را مطلقا بست و سرکوب مطلق را حاکم کرداین مهمترین وظیفه سازمان بود که رهبریش را برای ادامه مبارزه و حفظ تمام خونهای شهدا از ابتدا تا امروز و سرنگونی رژیم پلید آخوندی از گزند دژخیمان خمینی حفظ کند. و از طرفی خارج شدن رهبری جهت معرفی آلترناتیو از طریق پرواز که بالاترین ریسک نظامی را داشت.
درنتیجه تصمیم گیری خروج از طریق پرواز بغایت سخت وخارج از توان کمیته مرکزی بودکه نهایتاخود برادر مسعود این ریسک بزرگ را بعهده گرفت.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments