راهی که آمدیم - قسمت ۵۰- ورود به شورا و اخراج بنی صدر

Apr 18, 2020 · 22m 37s
راهی که آمدیم - قسمت ۵۰- ورود به شورا و اخراج بنی صدر
Description
راهی که آمدیم- قسمت ۵۰
ورود به شورا و اخراج بنی صدر
بنی صدر رئیس جمهور وقت جناج لیبرال حاکمیت و در تضاد با جناح ارتجاع حاکم بود وجود او بعنوان ریاست جمهور باعث شده بود که مانع حاکمیت اختناق مطلق باشد که طبعا در جهت فضای باز سیاسی در مقابل حاکمیت ارتجاع بود . به همین دلیل سازمان با تمام نیروهایش در تقویت این جناح تلاش میکرد(چه زمانیکه مهندس بازرگان نخست وزیر بود و چه بعد که بنی صدر رئیس جهمور شد) از جمله در مراسم ۱۴ اسفند ۵۹ در دانشگاه تهران از مراسم و سخنرانی بنی صدر به مناسبت سالروز درگذشت دکتر مصدق، در مقابل چماقدارها حمایت کرد. این رابطه رو در روی خمینی و دستگاه سرکوب و اختناقش بود.
سازمان مجاهدین برغم همه مشکلاتی که برایش از هرجهت پیش‌میآمد پشتیبانی خود از بنی صدر را چه بلحاظ سیاسی و چه بلحاظ امنیتی تشدید و از هیچ کاری فروگذار نکرد.
پس از عزل بنی‌صدر خمینی به دنبال دستگیری او بود که مجاهدین ماکزیمم امکانات را برای حفاظت او پرداختند چنانچه دررابطه با نجات جان او، اولا او را با استفاده از امکاناتی که در دستگاه‌های رژیم داشت با سنگین ترین بها جابجا و به پایگاه امن منتقل‌کرد.
برادرمسعود همسر و فرزند خود را هم‌ در همان پایگاه گذاشته بودند تا اگر خطري متوجه بنی صدر شد اول‌آنها باصطلاح پيشمرگ بشوند. همچنین دررابطه با انتقال بنی صدر ازداخل كشور به فرانسه بوسيله خلبانان مجاهد، واقعا تمام قیمت را پرداختند. لطفا به صحبتهای مسعود رجوی دراین رابطه گوش کنید...
مسعود رجوی پس از تأسیس شورای ملی مقاومت در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰، طي فراخواني از تمامي نيروها و شخصيتهاي مترقي و ضدارتجاعي دعوت كرد كه به شوراي ملي مقاومت بپيوندند. و هم‌چنين از بني‌صدر رئيس‌جمهور معزول رژيم، كه خميني در جريان يك‌پايه كردن رژيم ارتجاعيش او را عزل و قصد دستگيريش را داشت دعوت كرد كه در جبههٌ مقاومت، رئيس‌جمهور همين شورا ي ملي مقاومت باشد .
=============================
اخراج بنی صدر از شورای ملی مقاومت ایران
هدف اصلی تأسیس شورای ملی مقاومت ایران سرنگونی رژیم ارتجاعی خمینی، و جایگزین کردن حاکمیت مردمی بود.اما بنی صدر برخلاف این اصلی‌ترین ماده شورا بسمت ارتجاع خمینی تمایل پیدا کرده و بانامه نگاری و نوشتن مقالاتی در روزنامه انقلاب اسلامی در حمایت از پاسداران و جنگ طلبی خمینی برآمد و در جنگ ضد میهنی عملا از اهداف شورا فاصله گرفت.
از آنجا که این مواضع با اهداف شورای ملی مقاومت ایران مغایر بود، شورا طی نامه ای بنی صدر را بین انتخاب خمینی و شورا مخیر کرد.از آنجا که بنی صدر سمت خمینی و سپاه پاسداران را انتخاب کرد سرانجام چاره ای جز اخراج باقی نمیگذاشت.
کمااینکه بعد از اخراج به نامه نوشتن مخفیانه به خمینی مبادرت کرد تا خمینی «بزرگی» از سر بگیرد و دیگر بار بنی صدر را به خدمت فرا بخواند (بیانیه شورای ملی مقاومت به تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۶۳).به صحبتهای مسعود رجوی دراین رابطه گوش کنید.
رأی شورا در باره قطع همکاری با بنی صدر در اجلاس فوق العاده شورای ملی مقاومت در روزهای ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ اسفند ۱۳۶۲ به اتفاق آراء صورت گرفت.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به صفحه ۵۴۲ کتاب گزارش مسئول شورای ملی مقاومت به مردم ایران که در ۶ قسمت در مهر و آبان ۱۳۶۳ در نشریه مجاهد منتشر شده، درج شده است.
نکته بسیار قابل توجه بهایی است که مجاهدین وشورا برای این اخراج باید می پرداختند تا بر اصول شورا مبتنی برمرزبندی قاطع با خمینی وفادار بمانند.
واضح است که اخراج فردی که اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب ضد سلطنتی و رئیس جمهور شورای ملی مقاومت است کار ساده ای نبود حتی ممکن بود کل شورا زیر سؤال برود و اضداد انقلاب نیزعلیه تمامیت شورا و علیه سازمان برچسبهابزنند کمااینکه بعداز اخراج رسمی اضداد از هیچ تهاجمی علیه شورا فروگذار نکردند.و از آنجا که پاره یی از روزنامه ها و خبرگزاریها به پخش تفسیرها و اظهار نظرهایی دست زده اند تا درمورد سیاستها و جهت گیریهای شورا القاء شبهه کنند و شورا نیز دراطلاعیه به تاریخ 21 فروردین 1363 بیانیه ای صادر کرد که میتوانید مطالعه کنید.تاهم از برچسبها و اتهامات و هم از جوابهای شورا بیشتر مطلع شوید.دراین بیانیه شورا برنفی تمامیت رژیم خونخوار و ضدانسانی خمینی تأکید کرد.و یادآورشد که سرنگونی رژیم حاکم اساساً از طریق مبارزه قهرآمیز میسّر است.ونکته مهم دیگر این بیانیه تصریح این واقعیت بود که در جوّ اختناق بی سابقه کنونی، تخطئه این مقاومت عادلانه به هر عنوان و بهانه یی که باشد، در نهایت حاصلی جز ادامه حیات رژیم ارتجاعی خمینی نخواهدداشت
در نامه خداحافظی سازمان مجاهدین با بنی‌صدر در ۲۰ اسفند ۱۳۶۲تآکید شده است که:
این مواضع، همکاری سیاسی ما (مجاهدین) را با شما غیرممکن می کند، سیاست اخیر شما در قبال مسأله حیاتی و سرنوشت ساز "جنگ و صلح" می باشد که ضمناً مهمترین محور فعالیت سیاسی شورای ملی مقاومت، به ویژه در ابعاد بین المللی است و در داخل کشور نیز به نظر ما "جنگ" سرپوش "اختناق" است. ما مجاهدین به هیچ وجه نمی توانیم درمورد آن کمترین انعطافی به خرج بدهیم. چرا که نمی توانیم در سرنگونی رژیم خمینی کمترین تخفیف یا انعطافی به خرج دهیم و شما به خوبی می دانید که سرنگونی رژیم خمینی برای هرکس "حرف" و شعار باشد، لااقل برای مجاهدین و شورای ملی مقاومت "عمل"ِ سراسر جانفشان و خونینی است که بهای آن را هر شب و هر روز با استخر خون می پردازیم...شما میدانید که اساساً به این دلیل با شما وارد همکاری سیاسی شدیم که سرنگونی رژیم زودتر محقّق شود. شما در رابطه با جنگ ضد میهنی که کاملااجتناب ناپذیر بودو درحالیکه ما تجاوز قوای عراق به خاک میهنمان را (در همان سال ۵۹) آشکارا محکوم نمودیم و شما خوب می دانید که ما (مجاهدین) در صفوف مستقل خود برای دفاع از مردم و میهن با قوای عراق جنگیدیم. پس از آن هنگام که خواست و نیاز عراق به صلح مسجّل شد (تابستان ۶۱) بدیهی بود که جز خمینی کسی خواستار ادامه جنگ نبود...دیگر برای در هم شکستن طلسم اختناق باید شعار استراتژیکی ما صلح میبود که در همین جهت است.
برادر مسعود درنامه به بنی صدرنوشتند:‌ شخصاً امیدوار بودم به خودآیید و با کسانی که جان در گرو حفاظت از شما گذاشته اند، این میزان غدر و جفا در نشریه خود را مجاز نشمارید و در شمارۀ بعد به نحوی در تصحیح آن بکوشید. ولی هیهات!
وقتی شماره بعدی (انقلاب اسلامی شماره ۶۸) را دیدم بی اختیار آخرین جمله یی که سردار شهیدمان موسی به هنگام وداع به من گفته بود در گوشم طنین انداخت: "به آقای بنی صدر بگو که ما حق جوانمردی را تمام و کمال به جا آوردیم... تا ببینیم ایشان در آینده در حق خلق و مجاهدین خلق چه می کند. بله
مواضع درج شده در نشریه شما بیانگر افکار شما حول مسأله جنگ، خط شما را به طور عینی (ابژکتیو) با خط جنگ طلبانه خمینی همسو می کند.درنتیجه ادامه ائتلاف سیاسی مجاهدین با شما را در عمل غیرممکن می سازد و از آنجا که اتّحاد ما داوطلبانه بوده و هیچ جنبه تحمیلی و اجباری نیز از آغاز نداشت، بدین وسیله تصمیم سازمان مجاهدین خلق ایران مبنی بر خداحافظی سیاسی آن با شما (آقای بنی صدر) را به اطلاع می رسانم.
واما بنی صدر پس از عقب نشینی نیروهای عراقی از ایران، نه تنها خواهان صلح نبود، بلکه مانند خمینی و سرکردگان رژیمش، خواهان ادامه جنگ تا سرنگونی رژیم عراق بود.
بله مجاهدین به اصل وفای به پیمان با فدای بیکران همواره وفادار بوده و هستند و خواهند بود.حتی اگر در مقطعی همه چیزشان را ازدست بدهند وامروز تجربه ۵۵ سال مبارزه مجاهدین نشان داد که آنچه ماندنی است ایستادگی براصول است به هرقیمت و آنچه رفتنی است باسمت و سوی بادتعادل قوا حرکت کردن است.
Information
Author Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Organization Radio Mojahed - رادیو مجاهد
Website -
Tags

Looks like you don't have any active episode

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Current

Podcast Cover

Looks like you don't have any episodes in your queue

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Next Up

Episode Cover Episode Cover

It's so quiet here...

Time to discover new episodes!

Discover
Your Library
Search