راهی که آمدیم -قسمت۴۶- خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی
Apr 7, 2020 ·
20m 46s
Download and listen anywhere
Download your favorite episodes and enjoy them, wherever you are! Sign up or log in now to access offline listening.
Description
خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی
پذیرش عاشورا گونه فاز نظامی
پس از سركوب خونين تظاهرات مسالمت آميز مردم درسراسر ایران. مقاومت مسلحانه درمقابل ديكتاتوري خون آشام كه خميني به مردم تحميل كرده بود, مشروع و ضروري گرديد و درسراسر كشور بين مردم و مجاهدين از يك طرف و پاسداران و چماقداران رژيم از طرف ديگر شروع شد. مجاهدين بني صدر را كه درمعرض دستگيري و اعدام بود, به پايگاههاي مخفي خودشان درتهران منتقل كردند و تحت حفاظت گرفتند.
درواقع در همان لحظات نيز تهماندهٌ مشروعيت ارتجاع مطلقاً فرو ريخت درسرفصل تاريخي 30خرداد، و از فرداي آن روز نيز مبارزهٌ مسلحانه عليه رژيم ضدبشري خميني، مشروع، منطقي، انقلابي و واجب گرديد. از 30خرداد60 تاكنون اين واقعيت شكوهمند به اثبات رسيد كه مجاهدين با تمام وجود و از سر شور و ايمان به خدا و خلق عهد كردند كه حتي به بهاي فدا كردن تمامي بود و نبود و خانمان تشكيلاتي و فردي، فتنهٌ خميني و متحدان ضدانقلابيش را از ريشه در اين ميهن براندازند و بر اين عهد و پيمان و تصميم راسخ خود پاي فشردند.
امروز پس از ۳۸ سال این مردم قهرمان ایران با قیامهای پرشکوه و شجاعانه خود با تآیید خط مبارزه مسلحانه بر تمامی اتهامات و لجن پراکنیهای رژیم و دم و دمبالچه هایش خط بطلان کشیدند.آنهاکه سازمان را به خشونت و بستن راه مبارزه مسالمت آمیز متهم کرده درحالیکه خود مروج سازشکاری با رژیم بودند.
با این تصمیم تاریخی سرنوشت انقلاب ضد استبدادی با هیولای ولایت فقیه تعیین تکلیف شد و نقشه مسیر مبارزه انقلابی را تا امروز در مراحل سخت وصعب مشخص نمود مسیری که با عبور از گردنه های صعب العبور نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک به بالاترین قله های پیروزی دست یافت.که بعدا درجای خود به آن میپردازیم. و بدون چنین تصمیم خطیر و تاریخی مقاومت ایران به چنین جایگاه عظیم داخلی و بین المللی دست نمی یافت و متقابلا رژیم ضد بشری در بن بست قرار نمیگرفت.و برخلاف نظر مماشاتگران و اصلاح طلبان قلابی برهمه روشن شدکه این رژیم از درون قابل تغییر نبوده و نیست. و هزاران بار بر صحت خط مشی مبارزه مسلحانه تأکید کرد.
اگر مجاهدين در يك مقطع و يا يك جائي ميبايست تمام سرمايهشان را ميگذاشتند تا مسير تاريخ ايران منحرف نشود و باز مثل بعد از كودتاي 28مرداد (براي يك دورهي طولاني)مردممان در محاق فرو نروند، همينجاست.
بيمناسبت نيست كه در پايان اين مبحث، از آنها كه درمانده از تفسير مبارزهي مسلحانهي گستردهي مجاهدين - بويژه در نخستين فاز شگرف آن - تلاش ميكنند تا با قرار دادن سادهسازانهي آن (مبارزهي مسلحانهي مجاهدين) در قوالبي همچون "تروريسم انفرادي" و "بلانكيسم"، خود را از دريافت بغرنجي و پيچيدگي شرايط حاكم بر ايرانِ تحت سلطهي خميني، آسوده سازند، بپرسيم كه: راستي اگر آنچه مجاهدين كردهاند، با برچسبهاي شما مشخص ميشود، آيا ميتوانيد بگوئيد كه چه چيز (و يا چه خط و حركتي) در مقطع30 /خرداد،"اصولي" بود؟ و آيا در همين رابطه ميتوانيد بگوئيد كه اگر مجددا به همان نقطه بازگرديم، شما چه خواهيد كرد و چه حركتي را پيشنهاد خواهيد نمود؟ این تجربه برای هرجریان انقلابی است که باید به ضرورتها به هرقیمت پاسخ بدهند این تنها وتنها راه بقای انقلاب و نقطه افول و آغاز پایان دشمنان خلق است حتی اگر مجاهدین عاشورا گونه ضربه میخوردند چون راه درست بود باقی میماندند
واین تجربه بر مجاهدین گذشت چنانکه شاهد قتل عام میلیشیا و مجاهدین بودیم و در رأس همه شهادت اشرف زنان مجاهد هدیه خاص برادر مسعود و سردار خیابانی محکمترین پشت و پناه رهبری مقاومت در ۱۹ بهمن ۶۰ به شهادت رسیدند و ضربات به پایگاههای مجاهدین در ۱۲ اردیبهشت و ۱۰ مرداد که ضربات کمرشکن بودندودیگر امکان بقای سازمان در داخل کشور نبودضرباتی که یک هزارم به دیگر گروهها واحزاب به اصطلاح مخالف رژیم وارد نشد.اما آنچه باقی ماند و به اوج قله پیروزی رسید مجاهدین به رغم همین ضربات بودند.راستی مگر در تاریخ ضربهای سنگینتر از ضربه امپراطوری یزید به امام حسین و یارانش در عاشورا وجود دارد که ظاهرااثری از نیروهای او باقی نماند جز تعدادی خانواده به اسارت در آمده؟اما نتیجه چه شد ؟جز پیروزی بریزید و جاودانگی خط عاشور در طول تاریخ ؟
آری اگر هر جریان وهر گروه در لحظات حساس تاریخ پاسخ صحیح را با هرقیمت بدهداین قانون تکامل تاریخ است که جاودانه اش میکند
تأسیس شورای ملی مقاومت وضرورت آن
معرفی آلترناتیو نوین مردم ایران الزام سرنگونی بود که برادر مسعود با پذیرش ریسک در تهران و قبل از عزیمت تشکیل و معرفی کرد.چرا که بدون وجود جایگزین دموکراتیک سرنگونی نه امکان پذیر و نه صحیح است که تجربه انقلاب ضد سلطنتی بیانگر این واقعیت است.
شوراي ملي مقاومت جايگزين دموكراتيك و مردمي رژيم خميني است. اين شورا كه سيماي سياسي مقاومت عادلانهٌ مردم ايران عليه ديكتاتوري ضدبشري خميني را نمايندگي ميكند، ائتلاف سياسي فراگيري است از سازمانها و شخصيتهاي مترقي، انقلابي و مردمي ميهنمان كه در 30تير ماه 1360 توسط آقاي مسعود رجوي در تهران بنيانگذاري شد
گره خوردن تمامی خونها و رنجها در شورا- تجربه انقلاب ضدسلطنتی
چنانچه بعد از سرنگونی سلطنت شاه از آنجاکه رهبری مجاهدین در زندان بود و آلترناتیو در صحنه نبود،خمینی توانست با زد و بندهایش در غرب انقلاب را دزدیده و به تمامی ارزشهای بدست امده از انقلاب خیانت کند.
نكتهي بسيار مهمتر ديگر، اينست كه ما موظف نبوده و نيستيم كه فقط خونهاي انقلاب را - آنهم در ابعاد عظيم وكمنظيري كه همهي جهانيان شاهدند - بدهيم. خونهايشان را نه فقط در اين انقلاب، بلكه در آن يكي انقلاب هم داديم و باز هم خواهيم داد، هرچند هم كه لازم باشد، ولي بالاخره محصول سياسي و عقيدتي و اجتماعي اين مشقات و اين همه خونها را بخاطر خدا و بخاطر خلق و بخاطر ايرانِ اسير، در يك جائي بايد هم گره زد و از تباه شدن و بازيچه قرار گرفتن آن ممانعت نموده، زمينه را براي درو كردنش بوسيلهي خلق و خلفترين فرزندانش فراهم كرد. در غيراينصورت، چه بسا كه بازهم نتيجهي كار، مثل آن دفعه ميشد. يعني باز هم شما و نسل شما با فكر و عمل و سازمان خود راه باز ميكرديد، زمين سرد و خاموش (جامعهي آنروز) را شخم ميزديد و بذر حركت و انقلاب ميكاشتيد و با رنج و خون خود جوانهها و شكوفههاي آنرا آبياري ميكرديد
وظيفه و نقش شورا
شوراي ملي مقاومت براي سرنگون كردن رژيم خميني و استقرار دموكراسي وحاكميت مردم در ايران تشكيل
شده است . انتقال حاكميت به مردم كه از مجراي انتخابات عمومي و تأسيس مجلس موٌسسان ميگذرد،
توسط دولت موقت انجام ميگيرد. بههمين جهت وظيفه شورا در ماده اول اساسنامهاش اين چنين تعريف شده است:
«شوراي ملي مقاومت براي سرنگوني رژيم خميني و استقرار دولت موقت تشكيل شده است».
يكماه از 30 خرداد 1360 و آغاز مقاومت مسلحانه عليه رژيم نامشروع خميني ميگذشت،اين مجلس، هدفي جز سرنگونكردن رژيم ضدمردمي خميني نميتوانست داشته باشد.اكنون كه سرنگون كردن ديكتاتوري ارتجاعي در دستور كار قرار گرفته بود ميبايستي بهسرعت جانشين و آلترناتيو رژيم نيز بهوجود ميآمد.
40سال پس از تأسيس، اكنون شوراي ملي مقاومت باپشتوانهٌ مقاومتي مصمّم وآبديده، ناشي از رنج وخون صدهزار شهيد، باپشت سر گذاشتن مراحل تثبيت و گسترش خود، با دردست داشتن برنامه، طرح و سياست مشخص و اعلام شده و با برخورداري از اعتبار و مقبوليت ملي وبينالمللي آماده است تا در نقش جانشين سياسي، به ايفاي مسئوليت تاريخي وميهني خود بپردازد.
پذیرش عاشورا گونه فاز نظامی
پس از سركوب خونين تظاهرات مسالمت آميز مردم درسراسر ایران. مقاومت مسلحانه درمقابل ديكتاتوري خون آشام كه خميني به مردم تحميل كرده بود, مشروع و ضروري گرديد و درسراسر كشور بين مردم و مجاهدين از يك طرف و پاسداران و چماقداران رژيم از طرف ديگر شروع شد. مجاهدين بني صدر را كه درمعرض دستگيري و اعدام بود, به پايگاههاي مخفي خودشان درتهران منتقل كردند و تحت حفاظت گرفتند.
درواقع در همان لحظات نيز تهماندهٌ مشروعيت ارتجاع مطلقاً فرو ريخت درسرفصل تاريخي 30خرداد، و از فرداي آن روز نيز مبارزهٌ مسلحانه عليه رژيم ضدبشري خميني، مشروع، منطقي، انقلابي و واجب گرديد. از 30خرداد60 تاكنون اين واقعيت شكوهمند به اثبات رسيد كه مجاهدين با تمام وجود و از سر شور و ايمان به خدا و خلق عهد كردند كه حتي به بهاي فدا كردن تمامي بود و نبود و خانمان تشكيلاتي و فردي، فتنهٌ خميني و متحدان ضدانقلابيش را از ريشه در اين ميهن براندازند و بر اين عهد و پيمان و تصميم راسخ خود پاي فشردند.
امروز پس از ۳۸ سال این مردم قهرمان ایران با قیامهای پرشکوه و شجاعانه خود با تآیید خط مبارزه مسلحانه بر تمامی اتهامات و لجن پراکنیهای رژیم و دم و دمبالچه هایش خط بطلان کشیدند.آنهاکه سازمان را به خشونت و بستن راه مبارزه مسالمت آمیز متهم کرده درحالیکه خود مروج سازشکاری با رژیم بودند.
با این تصمیم تاریخی سرنوشت انقلاب ضد استبدادی با هیولای ولایت فقیه تعیین تکلیف شد و نقشه مسیر مبارزه انقلابی را تا امروز در مراحل سخت وصعب مشخص نمود مسیری که با عبور از گردنه های صعب العبور نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک به بالاترین قله های پیروزی دست یافت.که بعدا درجای خود به آن میپردازیم. و بدون چنین تصمیم خطیر و تاریخی مقاومت ایران به چنین جایگاه عظیم داخلی و بین المللی دست نمی یافت و متقابلا رژیم ضد بشری در بن بست قرار نمیگرفت.و برخلاف نظر مماشاتگران و اصلاح طلبان قلابی برهمه روشن شدکه این رژیم از درون قابل تغییر نبوده و نیست. و هزاران بار بر صحت خط مشی مبارزه مسلحانه تأکید کرد.
اگر مجاهدين در يك مقطع و يا يك جائي ميبايست تمام سرمايهشان را ميگذاشتند تا مسير تاريخ ايران منحرف نشود و باز مثل بعد از كودتاي 28مرداد (براي يك دورهي طولاني)مردممان در محاق فرو نروند، همينجاست.
بيمناسبت نيست كه در پايان اين مبحث، از آنها كه درمانده از تفسير مبارزهي مسلحانهي گستردهي مجاهدين - بويژه در نخستين فاز شگرف آن - تلاش ميكنند تا با قرار دادن سادهسازانهي آن (مبارزهي مسلحانهي مجاهدين) در قوالبي همچون "تروريسم انفرادي" و "بلانكيسم"، خود را از دريافت بغرنجي و پيچيدگي شرايط حاكم بر ايرانِ تحت سلطهي خميني، آسوده سازند، بپرسيم كه: راستي اگر آنچه مجاهدين كردهاند، با برچسبهاي شما مشخص ميشود، آيا ميتوانيد بگوئيد كه چه چيز (و يا چه خط و حركتي) در مقطع30 /خرداد،"اصولي" بود؟ و آيا در همين رابطه ميتوانيد بگوئيد كه اگر مجددا به همان نقطه بازگرديم، شما چه خواهيد كرد و چه حركتي را پيشنهاد خواهيد نمود؟ این تجربه برای هرجریان انقلابی است که باید به ضرورتها به هرقیمت پاسخ بدهند این تنها وتنها راه بقای انقلاب و نقطه افول و آغاز پایان دشمنان خلق است حتی اگر مجاهدین عاشورا گونه ضربه میخوردند چون راه درست بود باقی میماندند
واین تجربه بر مجاهدین گذشت چنانکه شاهد قتل عام میلیشیا و مجاهدین بودیم و در رأس همه شهادت اشرف زنان مجاهد هدیه خاص برادر مسعود و سردار خیابانی محکمترین پشت و پناه رهبری مقاومت در ۱۹ بهمن ۶۰ به شهادت رسیدند و ضربات به پایگاههای مجاهدین در ۱۲ اردیبهشت و ۱۰ مرداد که ضربات کمرشکن بودندودیگر امکان بقای سازمان در داخل کشور نبودضرباتی که یک هزارم به دیگر گروهها واحزاب به اصطلاح مخالف رژیم وارد نشد.اما آنچه باقی ماند و به اوج قله پیروزی رسید مجاهدین به رغم همین ضربات بودند.راستی مگر در تاریخ ضربهای سنگینتر از ضربه امپراطوری یزید به امام حسین و یارانش در عاشورا وجود دارد که ظاهرااثری از نیروهای او باقی نماند جز تعدادی خانواده به اسارت در آمده؟اما نتیجه چه شد ؟جز پیروزی بریزید و جاودانگی خط عاشور در طول تاریخ ؟
آری اگر هر جریان وهر گروه در لحظات حساس تاریخ پاسخ صحیح را با هرقیمت بدهداین قانون تکامل تاریخ است که جاودانه اش میکند
تأسیس شورای ملی مقاومت وضرورت آن
معرفی آلترناتیو نوین مردم ایران الزام سرنگونی بود که برادر مسعود با پذیرش ریسک در تهران و قبل از عزیمت تشکیل و معرفی کرد.چرا که بدون وجود جایگزین دموکراتیک سرنگونی نه امکان پذیر و نه صحیح است که تجربه انقلاب ضد سلطنتی بیانگر این واقعیت است.
شوراي ملي مقاومت جايگزين دموكراتيك و مردمي رژيم خميني است. اين شورا كه سيماي سياسي مقاومت عادلانهٌ مردم ايران عليه ديكتاتوري ضدبشري خميني را نمايندگي ميكند، ائتلاف سياسي فراگيري است از سازمانها و شخصيتهاي مترقي، انقلابي و مردمي ميهنمان كه در 30تير ماه 1360 توسط آقاي مسعود رجوي در تهران بنيانگذاري شد
گره خوردن تمامی خونها و رنجها در شورا- تجربه انقلاب ضدسلطنتی
چنانچه بعد از سرنگونی سلطنت شاه از آنجاکه رهبری مجاهدین در زندان بود و آلترناتیو در صحنه نبود،خمینی توانست با زد و بندهایش در غرب انقلاب را دزدیده و به تمامی ارزشهای بدست امده از انقلاب خیانت کند.
نكتهي بسيار مهمتر ديگر، اينست كه ما موظف نبوده و نيستيم كه فقط خونهاي انقلاب را - آنهم در ابعاد عظيم وكمنظيري كه همهي جهانيان شاهدند - بدهيم. خونهايشان را نه فقط در اين انقلاب، بلكه در آن يكي انقلاب هم داديم و باز هم خواهيم داد، هرچند هم كه لازم باشد، ولي بالاخره محصول سياسي و عقيدتي و اجتماعي اين مشقات و اين همه خونها را بخاطر خدا و بخاطر خلق و بخاطر ايرانِ اسير، در يك جائي بايد هم گره زد و از تباه شدن و بازيچه قرار گرفتن آن ممانعت نموده، زمينه را براي درو كردنش بوسيلهي خلق و خلفترين فرزندانش فراهم كرد. در غيراينصورت، چه بسا كه بازهم نتيجهي كار، مثل آن دفعه ميشد. يعني باز هم شما و نسل شما با فكر و عمل و سازمان خود راه باز ميكرديد، زمين سرد و خاموش (جامعهي آنروز) را شخم ميزديد و بذر حركت و انقلاب ميكاشتيد و با رنج و خون خود جوانهها و شكوفههاي آنرا آبياري ميكرديد
وظيفه و نقش شورا
شوراي ملي مقاومت براي سرنگون كردن رژيم خميني و استقرار دموكراسي وحاكميت مردم در ايران تشكيل
شده است . انتقال حاكميت به مردم كه از مجراي انتخابات عمومي و تأسيس مجلس موٌسسان ميگذرد،
توسط دولت موقت انجام ميگيرد. بههمين جهت وظيفه شورا در ماده اول اساسنامهاش اين چنين تعريف شده است:
«شوراي ملي مقاومت براي سرنگوني رژيم خميني و استقرار دولت موقت تشكيل شده است».
يكماه از 30 خرداد 1360 و آغاز مقاومت مسلحانه عليه رژيم نامشروع خميني ميگذشت،اين مجلس، هدفي جز سرنگونكردن رژيم ضدمردمي خميني نميتوانست داشته باشد.اكنون كه سرنگون كردن ديكتاتوري ارتجاعي در دستور كار قرار گرفته بود ميبايستي بهسرعت جانشين و آلترناتيو رژيم نيز بهوجود ميآمد.
40سال پس از تأسيس، اكنون شوراي ملي مقاومت باپشتوانهٌ مقاومتي مصمّم وآبديده، ناشي از رنج وخون صدهزار شهيد، باپشت سر گذاشتن مراحل تثبيت و گسترش خود، با دردست داشتن برنامه، طرح و سياست مشخص و اعلام شده و با برخورداري از اعتبار و مقبوليت ملي وبينالمللي آماده است تا در نقش جانشين سياسي، به ايفاي مسئوليت تاريخي وميهني خود بپردازد.
Information
Author | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organization | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Website | - |
Tags |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Comments